چند ماهی میشد که منتظرِ امروز بودم ؛ بعد از بازی با ازبکستان و آن شبِ
قصاص فوتبالی ، بیم و امید حس مشترکِ همه ما بود، مخصوصا وقتی چند هفته به
بازی مانده ، بفهمی که نقطه اتکایِ آن تیمِ نصفه و نیمه مقابل ازبکستان ،
یعنی دژاگه را هم نداری !
قبل از بازی ، اعتماد به نفسِ کی روش و روحیهاش در تمرینات تنها نکته آرامش بخش بود...ولی این شک لعنتی دست از سرِ ما بر نمیدارد...چند دقیقه به شروع بازی مانده ، ترکیب در آمد : یک استقلال با چند بازیکنِ اضافه ! انقدر همه جای فوتبالمان در هم پیچیده که ظاهراً در حال حاضر به جای ایراد گرفتن باید به کیروش و تصمیماتش اعتماد کرد...
خارج از ایران که باشی چارهای به جز تعقیب بازی از روی سایتهای اینترنتی نداری،سایت هایی که هر لحظه با قطع شدن ، قدرتِ تشکیلِ یک حمله عصبی را دارند...یک سایت ایرانی و یک سایت عربی برای پشتیبانی بهترین راهِ حل بود...بازی با جملات تکراری و تا حدودی اعصاب خورد کنِ مجری-گزارشگر شروع شد،استادیوم قطر از طراحی تا چمن استانداردِ روز دنیا ست ، مخصوصاً این فیلمبرداری درجه یک فقط و فقط باعثِ شرمساری ست، مائیم و یک آزادی و نقشِ جهانی که نود پر کن شده ! بازی مثلِ همه بازیهای دیگرِ آسیاست، یک حمله از ما یک حمله از آنها،نکته مشترک همه اونها اعصابِ ماست که خیلی نرم به سمتِ خورد شدگی پیش میره ...
یه اتفاقِ خاص : تک به تک با رحمان...ضربه...برخورد با تیرِ افقی... بلایی رسیده بود ، به خیر گذشت . دندانها را میفشاریم و ادامه میدهیم. پانزده دقیقه آخر یه تکونی خوردیم و ضربه سر گوچی که با حرکت محمد ادعیه وار دروازه بان قطر تبدیل به گٔل نشد.این نیمه با چند تا حمله نصفه نیمه ما تموم شد.
اخبار شبانگاهی. نماهنگ. گزارشگر-مجری. نیمه اول ذهنیتی از ما تغییر نداد ، همان تیمی که منتظرش بودیم، بدون هیچ غافلگیریِ خاص . نیمه دوم شروع شد. ظاهراً یک چیزی تو مایههای تلنگر به تیم در رختکن زده شده. بازی ما کمی رو به جلو تر شده . چند حمله نصفه نیمه و...سایت قطع شد...از این بدتر نمیشه ...
با اجبار به سایت عربی منتقل میشم...ما داریم هنوز حمله میکنیم...چند تا پاس توپ میخوره به پای قطری میفته جلو پای گوچی و گوچی نقشِ غزال تیزپا رو(اون هم در غیابِ جوادِ خیابانی و حضورِ شخصِ غزال) بازی میکنه و توپ رو سٔر میده کنجِ دروازه...از ما فریاد و از گزارشگرِ عربی ناله ... چه حسِ عجیبی ... من تنها انسان این اطرافم که فریاد میزنه ، این بار حتا گزارشگر هم (که نمیفهمم چه میگوید) انگار شطرنج گزارش میکنه ؛ خوب کمی آرام گرفتیم و امیدوار شدیم .
چهره وینگادا و نقشش در این یک هفته یک طرفِ کی روش و اون بانوی محترم با گرمکن تیم ملی در طرفِ دیگه کی روش از علامات سوالِ شیرین من از اول بازی بود ! سایت فارسی راه میفته ، شوک بعدی نتیجه بازی لبنان-کره است که به وسیله گزارشگر مطلع میشوم ؛ نتیجتا با یک تب دیگه یک سایت جدید باز میکنم تا بفهمم اونجا چه خبرِ ! در قطر ما بازی رو خوب پیش میبریم ، همین که بعد از گٔل فقط دفاع نمیکنیم تسلی بخش اعصاب است ! شجاعی و صادقی گاه گاهی حرکاتی میکنند که...هیچی !
آنور کره حمله میکنه ، اینور ما بازی رو در تعادل حفظ کردیم . آرام آرام به پایان نزدیک میشیم و این یعنی آرامش فوتبالی بعد از چند ماه . ( این چند ماه رو اگر پرسپولیسی باشی و طرفدار بارسلونا بهتر درک میکنی !) بازی تموم میشه ، خوشحالی امشب سهمِ ماست ،کی روش بعد از چندین وقت دوست داشتنی شده ! نکونام که هنوز تو بازی بحرین ۲۰۰۲ گیر کرده پرچم بالا و پایین میبره ! همه خوشحالند ما هم مثلِ همه !
اما هنوز نمیشه با خیال راحت از جا بلند شد ، نیمه دوم بازی لبنان -کره ، در همین احوال شروع شده و در جریانِ است، کره به شدت حمله میکنه و ... باور نکردنیِ ،دروازه بان لبنان یکبارِ دیگه داره حرکاتش رو که در مقابل ما انجام داد به بهترین شکل تکرار میکنه ، فشار کره به نحوی است که پلک نمیتوانی بزنی از همه طرف توپ میریزند ، حمله میکنند ولی نقطه آخر همه حملات یک نفر است : عباس حسن ! چقدر امشب برخلاف چند ماه پیش دوست داشتنی شده ! او همه توپ ها را دفع میکنه ، تیر هم به کمکش میآید ، بازی تا دقیقه نود پیش میره ، لبنانیها چند بار خودشون رو زمین انداختند و سرِ یکی از تعویضها کمی معطل کردند ،داورِ استرالیایی کمی عصبی شده ، به اونها اخطار میده که حواسش به زمان هست ،دقیقه نود ، زمانِ تلف شده : ۷ دقیقه !
داور بی رحمانه حواسش به زمان تلف شده بود ، کره ایها حمله میکنند ، لبنانیها دور میکنند ، یک لبنانی روی زمین ،وای که چقدر امشب همه این کارها دلچسب شده ، ۴ دقیقه از زمانِ تلف شده گذشت ، بازی راه میفته ، یک سانتر از کره ایها ، دو بازیکن روی هوا ، سوتِ داور ! باور نکردنی بود ،واقعاً اتفاقِ خاصی نیفتاد ، داور توپ رو کاشت چسبیده به محوطّه جریمه لبنان ، فاصله خیلی نزدیکِ ، دقیقه ۹۶ ، کیم چیوو پشتِ توپ ، ضربه به کنجِ بالا و ... دیگه حتی روح یاشین هم به این توپ نمیرسید ، آبِ سرد بر سر من و لبنانیها . بازی در دقیقه ۹۹ تموم میشه !
دوربین زوم روی داور و دروازه بان لبنان خیره روی زمین . او حتی وقتی زمین خالی خالی هم شد روی زمین بود . حیف شد شاید مساوی هم برای ما بد نبود ولی ۱-۰ تا دقیقه ۹۵ و این گٔل کمی بی عدالتی بود.
حالا مائیم و دو هفته سرنوشت ساز که به لطفِ نتایجِ این شب رویایی با امید همراه خواهند بود . امشب شاید بعد از مدتها و به لطفِ فوتبال ، میتوانیم یک لیوان چای با آرامش بنوشیم ! حتی در تنهایی ، حتی در غربت .
قبل از بازی ، اعتماد به نفسِ کی روش و روحیهاش در تمرینات تنها نکته آرامش بخش بود...ولی این شک لعنتی دست از سرِ ما بر نمیدارد...چند دقیقه به شروع بازی مانده ، ترکیب در آمد : یک استقلال با چند بازیکنِ اضافه ! انقدر همه جای فوتبالمان در هم پیچیده که ظاهراً در حال حاضر به جای ایراد گرفتن باید به کیروش و تصمیماتش اعتماد کرد...
خارج از ایران که باشی چارهای به جز تعقیب بازی از روی سایتهای اینترنتی نداری،سایت هایی که هر لحظه با قطع شدن ، قدرتِ تشکیلِ یک حمله عصبی را دارند...یک سایت ایرانی و یک سایت عربی برای پشتیبانی بهترین راهِ حل بود...بازی با جملات تکراری و تا حدودی اعصاب خورد کنِ مجری-گزارشگر شروع شد،استادیوم قطر از طراحی تا چمن استانداردِ روز دنیا ست ، مخصوصاً این فیلمبرداری درجه یک فقط و فقط باعثِ شرمساری ست، مائیم و یک آزادی و نقشِ جهانی که نود پر کن شده ! بازی مثلِ همه بازیهای دیگرِ آسیاست، یک حمله از ما یک حمله از آنها،نکته مشترک همه اونها اعصابِ ماست که خیلی نرم به سمتِ خورد شدگی پیش میره ...
یه اتفاقِ خاص : تک به تک با رحمان...ضربه...برخورد با تیرِ افقی... بلایی رسیده بود ، به خیر گذشت . دندانها را میفشاریم و ادامه میدهیم. پانزده دقیقه آخر یه تکونی خوردیم و ضربه سر گوچی که با حرکت محمد ادعیه وار دروازه بان قطر تبدیل به گٔل نشد.این نیمه با چند تا حمله نصفه نیمه ما تموم شد.
اخبار شبانگاهی. نماهنگ. گزارشگر-مجری. نیمه اول ذهنیتی از ما تغییر نداد ، همان تیمی که منتظرش بودیم، بدون هیچ غافلگیریِ خاص . نیمه دوم شروع شد. ظاهراً یک چیزی تو مایههای تلنگر به تیم در رختکن زده شده. بازی ما کمی رو به جلو تر شده . چند حمله نصفه نیمه و...سایت قطع شد...از این بدتر نمیشه ...
با اجبار به سایت عربی منتقل میشم...ما داریم هنوز حمله میکنیم...چند تا پاس توپ میخوره به پای قطری میفته جلو پای گوچی و گوچی نقشِ غزال تیزپا رو(اون هم در غیابِ جوادِ خیابانی و حضورِ شخصِ غزال) بازی میکنه و توپ رو سٔر میده کنجِ دروازه...از ما فریاد و از گزارشگرِ عربی ناله ... چه حسِ عجیبی ... من تنها انسان این اطرافم که فریاد میزنه ، این بار حتا گزارشگر هم (که نمیفهمم چه میگوید) انگار شطرنج گزارش میکنه ؛ خوب کمی آرام گرفتیم و امیدوار شدیم .
چهره وینگادا و نقشش در این یک هفته یک طرفِ کی روش و اون بانوی محترم با گرمکن تیم ملی در طرفِ دیگه کی روش از علامات سوالِ شیرین من از اول بازی بود ! سایت فارسی راه میفته ، شوک بعدی نتیجه بازی لبنان-کره است که به وسیله گزارشگر مطلع میشوم ؛ نتیجتا با یک تب دیگه یک سایت جدید باز میکنم تا بفهمم اونجا چه خبرِ ! در قطر ما بازی رو خوب پیش میبریم ، همین که بعد از گٔل فقط دفاع نمیکنیم تسلی بخش اعصاب است ! شجاعی و صادقی گاه گاهی حرکاتی میکنند که...هیچی !
آنور کره حمله میکنه ، اینور ما بازی رو در تعادل حفظ کردیم . آرام آرام به پایان نزدیک میشیم و این یعنی آرامش فوتبالی بعد از چند ماه . ( این چند ماه رو اگر پرسپولیسی باشی و طرفدار بارسلونا بهتر درک میکنی !) بازی تموم میشه ، خوشحالی امشب سهمِ ماست ،کی روش بعد از چندین وقت دوست داشتنی شده ! نکونام که هنوز تو بازی بحرین ۲۰۰۲ گیر کرده پرچم بالا و پایین میبره ! همه خوشحالند ما هم مثلِ همه !
اما هنوز نمیشه با خیال راحت از جا بلند شد ، نیمه دوم بازی لبنان -کره ، در همین احوال شروع شده و در جریانِ است، کره به شدت حمله میکنه و ... باور نکردنیِ ،دروازه بان لبنان یکبارِ دیگه داره حرکاتش رو که در مقابل ما انجام داد به بهترین شکل تکرار میکنه ، فشار کره به نحوی است که پلک نمیتوانی بزنی از همه طرف توپ میریزند ، حمله میکنند ولی نقطه آخر همه حملات یک نفر است : عباس حسن ! چقدر امشب برخلاف چند ماه پیش دوست داشتنی شده ! او همه توپ ها را دفع میکنه ، تیر هم به کمکش میآید ، بازی تا دقیقه نود پیش میره ، لبنانیها چند بار خودشون رو زمین انداختند و سرِ یکی از تعویضها کمی معطل کردند ،داورِ استرالیایی کمی عصبی شده ، به اونها اخطار میده که حواسش به زمان هست ،دقیقه نود ، زمانِ تلف شده : ۷ دقیقه !
داور بی رحمانه حواسش به زمان تلف شده بود ، کره ایها حمله میکنند ، لبنانیها دور میکنند ، یک لبنانی روی زمین ،وای که چقدر امشب همه این کارها دلچسب شده ، ۴ دقیقه از زمانِ تلف شده گذشت ، بازی راه میفته ، یک سانتر از کره ایها ، دو بازیکن روی هوا ، سوتِ داور ! باور نکردنی بود ،واقعاً اتفاقِ خاصی نیفتاد ، داور توپ رو کاشت چسبیده به محوطّه جریمه لبنان ، فاصله خیلی نزدیکِ ، دقیقه ۹۶ ، کیم چیوو پشتِ توپ ، ضربه به کنجِ بالا و ... دیگه حتی روح یاشین هم به این توپ نمیرسید ، آبِ سرد بر سر من و لبنانیها . بازی در دقیقه ۹۹ تموم میشه !
دوربین زوم روی داور و دروازه بان لبنان خیره روی زمین . او حتی وقتی زمین خالی خالی هم شد روی زمین بود . حیف شد شاید مساوی هم برای ما بد نبود ولی ۱-۰ تا دقیقه ۹۵ و این گٔل کمی بی عدالتی بود.
حالا مائیم و دو هفته سرنوشت ساز که به لطفِ نتایجِ این شب رویایی با امید همراه خواهند بود . امشب شاید بعد از مدتها و به لطفِ فوتبال ، میتوانیم یک لیوان چای با آرامش بنوشیم ! حتی در تنهایی ، حتی در غربت .